بیایم دیدمون رو عوض کنیم

یکی عکس یه بنده خدایی رو می گذاره توی یک سایت پر طرفدار ایرانی و ملت همه میان طرف رو می بندن به دری وری ... این چقدر زشته ، چرا انقدر داغونه این ؟! چرا خدا تو رو اینطوری آفریده ؟! کسی تو خوشگلی به پای ما ایرانیا نمی رسه ، بدبخت عملی ! واه واه به قیافه این بدبخت اصلا نمی شه نگاش کرد! من خیلی از این خوشگلترم! 

حالا قیافه طرف شاید خیلی بهتر از حتی معمولی هم باشه. ما ایرانیها انگار توهم زدیم! توهم خاص بودن و برتر بودن و باهوش بودن و اینها بنظر من همش ناشی از نژاد پرستیه. ایران هم مثل خیلی از کشورهای دیگه هم خوشگل داره هم زشت, هم بسیاری قیافه های معمولی . ایران هم باهوش داره ، هم کم هوش و هم معمولی ... بیایم بجای منفی نگری و دیدن عیب های دیگران ، مثبت نگر باشیم. بیایم و نژاد پرستی رو بگذاریم کنار و با دید نژادپرستانه به افغان و عرب و ... نگاه نکنیم .

مطلب زیر هم بی ربط به همین موضوع نیست و به نظر من قابل تامله .

"چندین سال قبل برای تحصیل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ایالات متحده شده بودم،سه چهار ماه از شروع سال تحصیلی گذشته بود که یک کار گروهی برای دانشجویان تعیین شد که در گروه های پنج شش نفری با برنامه زمانی مشخصی باید انجام میشد.دقیقا یادمه از دختر آمریکایی که درست توی نیمکت بغلیم مینشست و اسمش کاترینا بود پرسیدم که برای این کار گروهی تصمیمش چیه؟
گفت اول باید برنامه زمانی رو ببینه، ظاهرا برنامه دست یکی از دانشجوها به اسم فیلیپ بود.
پرسیدم فیلیپ رو میشناسی؟
کاترینا گفت آره، همون پسری که موهای بلوند قشنگی داره و ردیف جلو میشینه!
گفتم نمیدونم کیو میگی!
گفت همون پسر خوش تیپ که معمولا پیراهن و شلوار روشن شیکی تنش میکنه!
گفتم نمیدونم منظورت کیه؟
گفت همون پسری که کیف وکفشش همیشه ست هست باهم!
بازم نفهمیدم منظورش کی بود!
اونجا بود که کاترینا تون صداشو یکم پایین آورد و گفت فیلیپ دیگه، همون پسر مهربونی که روی ویلچیر میشینه...
این بار دقیقا فهمیدم کیو میگه ولی به طرز غیر قابل باوری رفتم تو فکر، آدم چقدر باید نگاهش به اطراف مثبت باشه که بتونه از ویژگی های منفی و نقص ها چشم پوشی کنه...
چقدر خوبه مثبت دیدن...
یک لحظه خودمو جای کاترینا گذاشتم ، اگر از من در مورد فیلیپ میپرسیدن و فیلیپو میشناختم، چی میگفتم؟
حتما سریع میگفتم همون معلوله دیگه!!
وقتی نگاه کاترینا رو با دید خودم مقایسه کردم خیلی خجالت کشیدم...
شما چی فکر میکنید؟

پ ن : این عکس  نقشه ای از میزان نژاد پرستی کشورهای مختلف رو نشون میده ! ایران هم جزو کشورهای نژاد پرست حساب میشه متاسفانه .

پ ن : میگن اول یه سوزن به خودت بزن بعد یه جوالدوز به مردم . امروز یه پسر هندی سیاه سوخته اومد تو شرکت شروع به کارکنه، میز بغلی من رو بهش دادن. ناخودآگاه خوشم نیومد که بغل من نشسته و کلی تو دلم غرغر کردم. حالا اگه مثلا آمریکایی بود عکس العملم واقعا چی  بود؟ همینقدر ناراحت می شدم ؟ منم سعی می کنم نژاد پرستی رو کنار بگذارم اما انگار رفته  تو وجودم و کنار گذاشتنش واقعا سخته!  شایدم یه دلیلش این باشه که ما انتظار داریم مردم یه سری کشورها همه بدبخت و فقیر و محتاج و گدا و ... باشن و نا خودآگاه با دیده تحقیر بهشون نگاه می کنیم ! در صورتیکه ممکنه یه هندی یا پاکستانی و ... خیلی با شعورتر ، فهمیده تر و تحصیل کرده تر از ما باشه ! آخه یه سری کاراشون هم آدمو آزار میده. مثلا ما سر کلاسمون تو دانشگاه یه پاکستانی داشتیم که با صدای بلند آروغ می زد وسط درس بدون هیچ خجالت یا ناراحتی چون توی فرهنگ اونا عیب نداره اینکار. و همون باعث شد من ناخودآگاه دید بدی نسبت بهشون پیدا کنم تا اینکه توی همین شرکتی که هستم یه پاکستانی دیدم خیلی باکلاس و مودب و خوش لباس و خوشگل که خیلی چیزها رو هم در طول زندگی در سوئد یادگرفته بود و چه بسا از ما ایرانیها هم با فرهنگ تر بود و  همون آدم باعث شد دیدم نسبت بهشون خیلی عوض بشه و اون دید منفی و زشت از ذهنم پاک بشه تقریبا.

اگر پول مطرح نبود چکاره می شدی ؟

تا به حال فکر کردین که اگه توی زندگیتون پول در آوردن و ترس از آینده و بی پولی نبود چه کارهایی می کردین و چه کاره می شدین ؟ 

اکثر آدمها شغل هایی رو انتخاب می کنند که می دونند از طریق اون می تونن در آمد خوبی داشته باشن. اما چند درصدشون واقعا شغلی رو انتخاب می کنند که دوست دارن و آرزوشونه که انجامش بدن؟  ما آدمها حتی ناخودآگاه به بچه هامون هم تزریق می کنیم که چه کاره بشن و چطور پول دربیارن ! 


کاری که که قلبت می گه و دوست داری انجام بده و هرگز به ضررو زیان مادی فکر نکن ! 

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بی رحمی دنیا

دنیا خیلی بی رحمه ، آدمها بی رحم ترن ...

امروز داشتم خبری در مورد فرو ریختن یک ساختمان ۸ طبقه که کارخانه تولید پوشاک بوده در بنگلادش می خوندم . اکثر برندهای معروف و حتی غیرمعروف لباسهایشان را در بنگلادش و چین تولید می کنند برای اینکه حقوق کارگر خیلی ارزون هست شاید ساعتی فقط چند سنت . حتی اینکه اون کارگر بدبخت تو چه شرایط و محیطی کار می کنه هم برای این برندهای معروف مهم نیست ... بعنوان مثال در حادثه اخیر که تو ماه آوریل جاری اتفاق افتاده ۷۰۰ نفر طبق آمارها کشته شدند. اونطور که خوندم بارها در مورد وضعیت این ساختمان هشدار داده شده بود و اما هیچ کس توجهی نکرده ... فکر اینکه لباس هایی که می پوشی در چه شرایطی و با قربانی کردن یه سری مردم بدبخت دوخته شده از سرم بیرون نمی ره . کمپانی هایی مثل GAP, Mango, Calvin Klein, Walmart, H&M, IKEA و خیلی  های دیگه علیرغم سرمایه های عظیمی که دارن حتی از فراهم کردن یه محیط کار امن برای مردم بدبخت اونجا هم دریغ کردن ... چطور می تونیم این لباس ها رو بپوشیم ؟!

فیلم فرش رو تو همین کشور خودمون دیدین ؟ بافنده های فرش علیرغم هنری که دارن تو شرایط بسیار بدی زندگی می کنن ... در ساختمان های نمور و روستایی . 

در مقیاس بزرگتر میشه به مملکت های بزرگی نگاه کرد که علیرغم سرمایه های ملی فراوان در چه وضعیت اسف باری هستند. کشورهایی هم هست نظیر سوئد که هیچی دقیقا هیچی ندارن و بیاین ببینین تو چه رفاهی زندگی می کنن! سوئد رو مثال زدم چون در موردش بیشتر از جاهای دیگه اطلاعات دارم . سوئد نه نفت داره ، نه قابلیت کشاورزی داره ...  دمای هوا تو بعضی جاهاش در زمستون به ۵۰- هم می رسه و حداقل تو زمستون کشاورزی تعطیله ، کشوری که اکثر محصولات خوراکی و میوه هاش از خارج وارد می شه . در یک دوره ای شاید حدود ۲۰۰ سال پیش سوئدی ها به نون شبشون هم محتاج بودن اما الان ... 

جالب اینجاست که مردم هر جایی به چیزی که هستن و دارن راضین حتی اگه بدترین شرایط باشه چرا ؟ چون چیزی جز اون ندیدن ... 

چرا یه عده دنبال پولن و حاضرن برای رسیدن بهش هر چیزی رو قربانی کنن ؟  مگه آدم چند تا خونه و ماشین می خواد آخه ؟ دلم گرفته از اینهمه بی رحمی .


پ ن : عکس های حادثه ی بنگلادش رو نگذاشتم که غصه نخورین خواستین خودتون پیداش کنین ببینین.

پ ن :‌سوئد البته جنگل و معدن سنگ آهن داره و کارخونه های بزرگی مثل ولوو که سرمایشو تشکیل می دن .