نوجوانها

دیروز سر ناهار صحبت نوجوانها و مشکلاتشون و نحوه برخورد والدین شد. یکی از خانمهای سوئدی داشت توضیح می داد که قراره برای تعطیلات تابستون برن لندن و پسر 18 سالش براشون مشکل درست کرده چون دوست نداره بیاد و اگه هم به زور ببرنش سفر رو به همه زهر مار می کنه ، از طرفی هم اگه نیاد باید 4-5 هفته تنها تو خونه بمونه . خود این خانم گفت با اینکه سخته اما ترجیح میده به خواسته پسرش احترام بگذاره و مجبورش نکنه . در ادامه هم گفت که تنها موندن تو خونه هم براش خوبه ، بلخره هم باید مستقل بشه و یاد بگیره و این یه فرصتیه براش که تمرین کنه. 

البته یکی دیگه از خانمهای همکار مخالف بود چون از اینکار خاطره خوبی نداشت و گفت صحیح نیست اینها رو توی این سن به امون خدا رها کرد چون گند بالا میارن . گفت خواهرش همینکارو کرده بوده با پسر 19-20 سالش و وقتی برگشته بعد یکماه خونه کن فیکن شده بوده . پسره مدام پارتی گرفته بوده و دوستاشو دعوت کرده بوده و سر و صدا و ... و همسایه ها هم زنگ زده بودن به پلیس و خلاصه ماجرایی درست شده بوده که خانومه رو بکل پشیمون کرده بوده. 

اون موقع یاد خودم افتادم ... ما هر عید باید برای تعطیلات می رفتیم دیدن اقوامی که ساکن یه شهر دیگه بودن ... من از این تعطیلات اجباری متنفر بودم و هر سال سر رفتن برنامه ای داشتیم . من گریه و زاری و التماس می کردم که نمی خوام بیام و پدر و مادرم سعی می کردن با هر ترفندی شده من رو راضی کنن و ببرن . بهم می گفتن وظیفته ، فامیل هستن و ناراحت می شن اگه نیای دیدنشون. این دیدارهای سالی یکبار اونهم درست موقع عید و تعطیلات به صورت یه رسم خانوادگی در اومده بود و اگه یه عیدی احیانا می خواستیم بجای دیدن اقوام یه سفر دیگه بریم زمین به آسمون می اومد و خلاصه نمی گذاشتن ...


بحثم سر تفاوت دیدگاه ها هست بین مردم اینجا و ایران ... با کدوم دیدگاه موافق ترین ؟!


پ ن : دوشنبه شب رفته بودیم جشن خوشامد گویی به بهار  (valborg = والبری) . اینجا شب آخرین روز ماه آوریل تموم شدن زمستون سخت و تاریک و فرا رسیدن بهار و نور و روشنایی رو جشن می گیرن . مردم توی محله های مختلف دور یه آتیش خیلی بزرگ جمع می شن و یه گروه موسیقی ملی و سنتی می زنن و مردم هم باهاش سرود می خونن. جوونها هم معمولا خودشونو با آبجو و ... خفه می کنن ! یکمی شبیه چهارشنبه سوری هست اما فقط آتیش اینا خیلی بزرگه و کسی هم از روش نمی پره !



پ ن : چند وقته متوجه شدم که توی نوشته هام کم هم غلط املایی ندارم ... شاید بخاطر اینکه با متن فارسی خیلی سر و کار ندارم . اگه متوجه شدین یه چیزی رو غلط نوشتم بهم بگین باشه ؟

کار پیدا کردن در سوئد

چند نفر از دوستان ازم در مورد شرایط کار توی سوئد پرسیده بودن و منم ترجیح دادم یه جواب کلی اینجا به همه بدم . طبیعتا اگه سوالهای بیشتری در این مورد داشتین خوشحال می شم اگه بتونم کمکی بهتون کنم . 

اول از همه اطلاعاتی که من دارم بیشتر در مورد رشته خودمه و چند تا رشته دیگه فنی که دوستام خوندند . اینجا برای کار پیدا کردن بهتره که به زبون سوئدی مسلط باشید چون بجز چند تا شرکت بین المللی توی اکثر شرکتها سوئدی صحبت می کنند و سوئدی دونستن جز شرایط اولیه استخدام هست . حتی اگر توی شرکت های بین المللی هم باشی باز ممکنه بهت سخت بگذره چون اکثرا توی ساعت ناهار و ... سوئدی صحبت می کنند و طبیعتا وقتی تو سوئدی ندونی نمی تونی زندگی اجتماعی خوبی داشته باشی و باهاشون ارتباط برقرار کنی .

 بازار کار سال پیش خیلی جالب نبود و کار پیدا کردن برای بسیاری از دوستان دور و بر من سخت بود. حتی بخاطر شرایط اقتصادی چند تا از شرکت های بزرگ سوئدی مثل اریکسون تعدادی از کارکنانشونو بیرون ریختن . این رو هم باید در نظر گرفت که سوئد یه کشوری هست با 9 میلیون جمعیت و در مقایسه با کشوری مثل آلمان کار اینجا کمتره (آلمان فکر کنم 80 میلیون جمعیت داره ) پس طبیعیه که اونجا کار هم بیشتره . جدا از این اینطور که شنیدم و تو آمارها دیدم فعلا آلمان اوضاع اقتصادیش بهتر از سوئد هست یعنی نرخ بیکاریش کمتره .

اینجا هم مثل اکثر کشورها از متقاضیان کار سابقه سوئدی و رفرنس سوئدی می خوان و اکثر دانشجو ها سعی می کنن کارآموزی و تزشونو توی شرکت های بزرگ و معروف بگیرن تا این مشکل حل بشه  و بتونن کار پیدا کنن . 

برای کارهای مربوط به software اکثر شرکت ها چندین تست برنامه نویسی از متقاضی می گیرن و معمولا باید از چندین مرحله رد بشی تا بتونی کار رو بگیری که اونم بستگی به شرکتش داره . زبانهای رو بورس تا جایی که من می دونم Net. و Java هست . اینجا برخلاف کانادا و آمریکا  شرکت ها معمولا مدرک فوق می خوان. طبیعی هم هست که باید مدرک سوئدی داشته باشی. حالا ممکنه بعضی شرکت های کوچیکتر برای کارهای معمولی تر مثل طراحی وب و ... مدرک لیسانس هم قبول کنن . 

برای کار سریع و خوب پیدا کردن اینجا هم لازمه  connection  یا همون پارتی داشته باشی . البته اینطور نیست که بدون پارتی نشه کار پیدا کرد اما پروسش سخت تر و زمان گیر تره . در واقع پارتی یه جورایی مثل رفرنس می مونه دیگه و کار تو رو تایید می کنه . در آمدها هم بستگی به نوع کار داره . من از 20000 کرون دیدم تا 350000 و حتی بیشتر که بستگی به نوع کار و شرکت و سابقه کارت داره . البته باید 30% مالیات رو هم از روش کم کنین تا خالص دریافتی رو بدست بیارین . برای یه زندگی معمولی دانشجویی هم معمولا 7000 کرون در ماه احتیاج هست . 

اینجا برای کارهای فنی و گاها کامپیوتر متقاضیان خانوم شانس نسبتا خوبی دارند چرا که توی رشته های فنی معمولا تعداد متقاضیان خانم کمتر هست و کارفرماها هم ترجیح می دهند تعداد کارکنان خانم و آقا مساوی باشه اینه که خانم استخدام می کنن اینطوری که شنیدم !

صنایع اتومبیل سازی اینجا رونق خاصی داره . شرکت های Volvo , Saab و Scania از جمله شرکت هایی هستند که در این حوزه فعالیت می کنند . رشته ی مکانیک بخصوص اینجا بازار کار خوبی داره .

در زمینه IT سوئد یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیاست و شرکت های معروفی از جمله Intel, Motorola, Ericsson,ARM, Symantec, Oracle , Sony Ericsson Mobile اینجا شعبه دارند.

باید در نظر بگیرید که سوئد کشور بسیار کوچیکی هست با جمعیت کم و سطح زندگی بالا و البته نسبتا گرون.  اکثر شهرهای سوئد حدود صدهزار نفر و شاید خیلی کمتر جمعیت دارند . اگه دنبال جای شلوغ هستید بهتره جاهای دیگه رو امتحان کنید . حتی استکهلم که پایتخته هم 800000 تا جمعیت داره. اگه  دنبال یه محیط آروم و پر از آرامش و تقریبا بدون استرس هستید سوئد و بقیه کشورهای اسکاندیناوی می تونن انتخاب های مناسبی براتون باشن .


پ ن : یه مصاحبه ی خیلی مهم رفتم توی یه شرکت سوئدی خیلی معروف و قراره نتیجش تا آخر این هفته اعلام بشه . دعا کنین که قبول بشم چون کارشو که خیلی دوست دارم . تازه اگه قبول بشم باید برم مصاحبه کنم برای مرحله بعدی ! اصلا از فکرش نمی تونم بیرون بیام دارم از استرس سکته می کنم هااااا



طلاق در سوئد !

بیشترین آمار طلاق رو تو دنیا آمریکا داره . اما آمار طلاق توی سوئد و بقیه کشورهای اسکاندیناوی هم خیلی بالاست . حالا چرا ؟‌





ادامه مطلب ...

God Jul


کریسمس نزدیکه و همه مردم به جنب و جوش افتادن ! گاهی فکر می کنم اگه کریسمس نبود واقعا این سوئدیا چیکار می کردن تو این سرمای زمستون و تاریکی ؟ هوا هم که ساعت ۳ تاریک میشه و واقعا اگه سرگرمی نداشته باشی ممکنه افسردگی بگیری و خوب نزدیک بودن کریسمس براشون یه بهانه هست برای شادی .


ادامه مطلب ...