گند بزنن تو این پروژه

یه موقع هایی کار می ره روی اعصاب آدم ... یه موقع هایی می فهمی تو هیچ کاره ای نیستی و هیچ کاری ازت بر نمیاد و حرف هم بزنی می اندازنت بیرون پس بهتره دهنتو ببندی ... 

پروژه ای که توش قرار شده کار کنم افتضاح پیش میره ... انگار اصلا اینها هیچ چیز در مورد بیس کار هم نمی دونن ... اما تو حرف هم بزنی می زنن تو دهنت که تو یه کارمند ساده ای به تو چه اصلا ... توی رده  تو نیست اصلا در مورد فلان چیز نظر دادن ... و من می دونم که کاری که ازم می خوان غلطه و خراب از آب در میاد اما بازم باید چشم هامو ببندم و خودمو بزنم به کری و لالی و بروی خودم نیارم


حالم گرفتست ... این چه وضعشه آخه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد