بابا دقیقا همان باباست ... همانطور که قبلا هم بود ... همانطور خودخواه ... همانطور مثل قبل دستور می دهد و تو را حتی از پای سفره ناهار بلند می کند که بروی اوامرش را انجام بدهی و اگر نکنی هر چی به زبانش برسد نثارت می کند درست مثل رفتاری که شاید فقط بعضی مردهای مرد سالار می کنند. کلا تحملش اصلا آسان نیست . دوست دارد درست موافق میلش رفتار کنی و خدا به تو رحم کند اگر کارهایت مطابق میلش نباشد!
عمو یعنی برادرش هم درست نسخه برابر اصل خودش است.مرد سالار و زورگو و معتقد که دخترها به هیچ دردی نمی خورند شاید چون دختر خودش جز پسر بازی هیچ هنر دیگری ندارد و باعث شده او هم هیچ دل خوشی از دخترها نداشته باشد. به هر حال این عمو فرق کاملا آشکاری بین من و برادرم می گذاشته و می گذارد. انگار که مرا به هیچ می انگارد و برادرم همه چیز است ... چون پسر است ... این فرق گذاشتن ها روح آدم را آلوده و بیمار می کند.
واقعا خدارا صدهزار مرتبه شکر که فرار کردم و از قید همه اینها به دور شدم.
عجیب اینه که اجازه دادند فرار کنی.
اگه دست خودش بود نمی گذاشت خوشبختانه دست اون نبود !
چقدر بد آیدا...هنوز همچین خانواده هایی هستن ایدا...حالا من داداش ندارم نمیتونم بگم اگه داشتم چطور بود..مواظب خودت باش
البته مادر برزرگم برعکسه دخترشو بیشتر دوست داره و نوه های دختری شو
آره سوری جان خیلی بده و متاسفانه خیلی خیلی رایجه تو ایران. تو خانواده پدری من متاسفانه مردسالاری خیلی رایجه اما تو خانواده مادری نه ، اونجا دقیقا برعکسه و پدربزرگم عاشق دختره
این جمله هارو درک نمی کنم
چون تو خانواده ما اصلا اینجوری نبود
چرا حقت رو ازشون نمی گرفتی؟!
یک سری چیزها رو مجبوری بپذیری چون بعضی آدمها قابل تغییر نیستند و هر چقدر هم که باهاشون دعوا و بحث کنی بازم حرف خودشونو می زنند
سلام. چطوری آیدا؟ آفرین بر تو که همچنان می نویسی. امیدوارم حالت خوب باشه. باید یه وقتی بزارم نوشته های اخیرتو بخونم و تحلیل کنم ببینم اوضات چطوریه. همیشه سلامت باشی و شاد.
سلام مرسی خوبم . منم امیدوارم که تو هم خوب باشی ... خوشحال می شم سر می زنی
بازم از این کارا بکن