جابجایی

از خستگی دارم می میرم ! من و میم همزمان خونه هامونو عوض کردیم و هر دو رفتیم خونه های جدید . البته اون خونه خریده و مال من اجاره هست . من به کلی وسیله جدید هم احتیاج داشتم از جمله تخت و کاناپه و ... متاسفانه خونم آسانسور هم نداره و طبقه سومه و هر چی می خرم رو باید سه طبقه بکشم ببرم بالا. جنازم دیگه الان از شدت خستگی . سه روزه از صبح زود تا شب دارم می دوم دنبال کارهای خونه . 

میم این روزها خیلی خوب بود ... خیلی خوب ، انقدر خوب که گاهی احساس شرمندگی می کردم از بدی خودم.

نظرات 2 + ارسال نظر
سوری چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 09:20 ب.ظ

ای بدخسته نباشی اگه قسمتت باشه باز کنار هم بر میگردین

هر چی که قسمت باشه... الانم ناراضی نیستم

وحید چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 10:06 ب.ظ http://bealive.blogfa.com/

ای کاش همیشه خوب بودیم. همین که خوب هستیم هم خودش خوبه.
خسته نباشید.

ای کاش ...
مرسی وحید جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد