اگر شما هم درگیر رابطه ای هستید که فکر و ذکرتان را به خود مشغول کرده بدانید که ریشه های این مشغله ذهنی به جای عشق هراس بوده است.
کسانیکه اضطرارگونه و بیش از حد تناسب محبت میکنند پر از هراس هستند، هراس از تنها شدن، هراس از اینکه کسی انها را دوست نداشته
باشد، هراس از اینکه ارزشمند نباشند، نادیده انگاشته شوند و فراموش گردند.
ما عشقمان را ارزانی میکنیم به این امید که به پایان هراس برسیم. اما اگر محبت تولید محبت متقابل نکند به هراسمان اضافه میشود.
وقتی با روشی که انتخاب کرده ایم به خواسته خود نمیرسیم بیشتر محبت میکنیم و گرفتار عشق بی تناسب میشویم...
چکیده ای از کتاب زنان شیفته
جالب بود
چه باحال ...
دوبی هستم عزیزم.
من فکر می کنم عشق همیشه همراه هراس هست...و گاهی این هراس شدتش زیاد می شه و دیگه عشقی نمی مونه
درسته ، بنظرم آدمی هراس داره که از خودش مطمئن نیست وگرنه وقتی به خودت اطمینان داری هراست خیلی کم میشه !
مرسی که بهم سر زدی گلی جون
آره... دقیقاً چه قشنگ گفته...
آره فکر کنم تا یه اندازه ایش طبیعی هستش
به هرحال همه از تنهایی هراس دارن
ولی بیش از حدش درست نیست همین مجبت ممکنه تو بعضی مواقع 2 طرفه بشه و به عشق 2 طرفه منجر بشه که میتونه آدمو به آرامش برسونه
آره یکمش شاید طبیعی و حتی لازم باشه اما زیادیش مشکل سازه .
راستی ایشالا وبلاگت زودتر راه بیفته
زیادیشم اگه 2 طرفه باشه هیچ اشکالی نداره
همین الان ره افتاد
من ترسو گفتما ! ترس از دست دادن یکی ! زیادیش دردسر سازه !
فرقی نداره
محبت که زیادی بشه
به موازاتش ترس از دست دادنم زیاد میشه نمیتونی جلوشو بگیری
فقط باید موراقب باشه محببتو رو آدم مطمئنی سرمایه گذاری کنی
بله درسته موافقم