این روزهای من

این روزا همه چیز خوب پیش میره . فعلا با همخونم مشکلاتم حل شده و با هم کنار اومدیم و صلح و صفا بر قراره و البته این هم به کمک نصایح مامانه که با کیلومتر ها فاصله بازم حرفاش کمکم می کنه که بهترین تصمیم رو بگیرم .


یکی از بچه ها ویزای آمریکاش اومده و داره می ره اونجا و دلم منم هوایی شده که چرا نشد کار امریکام درست بشه ؟ هر چی باشه موندنم اینجا موقتیه و ۲ سال دیگه باید دممو بزارم رو کولم و برم

البته با توجه به اینکه اکثر فامیلامون کانادا هستن ترجیح می دم برم اونجا اما خوب باید دید که قیمت چیه ...

فعلا که اینجا همه چی بر وفق مراده و اوضاع خوب پیش میره . بعد ۲۴ روز زندگی اینجا با شرایط کاملا جدید هنوز که دپرس و دلتنگ مامان اینا نشدم . خلاصه به خودم امیدوار شدم و فهمیدم که ای بگی نگی یه کوچولو قوی هستم . فقط امیدوارم که خدا بهم کمک کنه که بتونم تا اخرشو برم و اخر عاقبتم بخیر بشه و اینهمه زحمت رو بی خودی نکشیده باشم .


دوستانی که بی چشم و رو هستن خجالت بکشن لطفا ! ( خودشون می دونن با کی هستم )



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد