سال تا سال زنگ نمی زنه یه حالی از هم دانشگاهی و هم وطنش بگیره . اونوقت چند روز پیش زنگ زده می گه من تو شرکتتون مصاحبه گرفتم الانم تورو به عنوان رفرنس معرفی کردم! بهش می گم این رو قبل از معرفی من بعنوان رفرنس باید بهم می گفتی ! کلی معذرت می خواد.
چند روز بعد زنگ زده می گه استخدامم کردن ! بهشون گفتم فوری می تونم شروع کنم . می گم اینجا خونه گرفتن سخته ها ! می گه اون که مشکلی نیست پیش تو می مونم دیگه !
چند روز پیش از یکی از همکارهای سوئدی سوال می کنم فلانی رو می شناسی ؟ می گه آره ، می گم کیه ؟ می شناسمش من ؟ می گه آره حتما دیدیش توی شرکت و شروع می کنه آدرس طرف رو دادن . می گه همون که ریش بزی داره و قدش خیلی بلند نیست ! من نمی فهمم کی رو می گه ! تا اینکه چند دقیقه بعد همکار ایرانیم به فارسی میگه همون آقایی رو می گه که قدش کوتاه و خیلی چاقه ! و من فورا می فهمم کی رو می گن ! بعد فکر می کنم که این سوئدی ها چقدر مبادی آداب و ملاحظه کار هستن ! طرف اگه می گفت همون یارو خپله من فورا می فهمیدم کیو می گه اما تا آخرش هم نگفت ! حالا خدایی اگه من باشم همون اول کار می گم همون یارو خپله !
این سوئدی ها حتی وقتی که شلوارتو برعکس پوشیده باشی اومده باشی سر کار یا موهات ضایع و نا مرتب باشه یا مارک شلواری که نو خریدی هنوز بهش باشه و خودت نفهمیده باشی هیچی بهت نمی گن ! در واقع ممکنه با همین تیپ ضایع پاشی بری توی یه جلسه ی کاری مهم!(اغراقه البته) چون اونا می ترسن که اگه بگن مبادا ناراحت بشی و بهت بربخوره ! همچین آدمهایی هستن این سوئدی ها !
این اخلاقشون تا جایی شدت پیدا می کنه که حتی در مورت نظر هم نمی دن ! دوست صمیمیم شوهر سوئدی داره و همیشه گله می کنه که مادر شوهرم هیچوقت هیچ نظری در مورد من نمی ده که زشتم ، خوشگلم ، لباسم بده یا خوبه یا تنگه یا ... ؟! هیچی که هیچی . می گه آرزو به دل موندم یکبار یه نظری در موردم بده !