این روزهای من

از فردا می رم سر کار . کار دائم که البته نیست موقتیه و فقط برای چند ماه اما توی شرکت  معروفیه و مطمئنا به رزومه من کمک می کنه . کلی خوشحالم که با این وضع بیکاری حاکم بر اینجا ، تونستم همچین موقعیت خوبی رو ولو برای چند ماه پیدا کنم .

 اینجا عید پاک بود و 4 روز تعطیلی داشتیم پشت هم . البته من سرما خوردم خیلی شدید و کل  4 روزو توی رختخواب بودم . توی این 2-3 سال اخیر هیچ وقت همچین سرمای سختی نخورده بودم . میم دوست داشت بریم سفری جایی اما دیر به فکرش افتادیم!

الان اینجا 8 شبه و من هنوز ناهار هم نخوردم . البته ساعت 1 ظهر از خواب پاشدم . برای ناهار هم خورشت بادمجون درست کردم اما نیم ساعت پیش که رفتم غذا رو بکشم فهمیدم پلوپزو به برق نزده بودم ! 

سعی می کنم نگران نتایج مصاحبه هفته پیش نباشم و به خودم دلداری بدم که حتی اگه بر فرض محال ردم هم کنند کار فعلی رو برای چند وقت دارم . میم میگه که من حس خوبی نسبت به این مصاحبت دارم و می دونم که قبول می شی . حالا شاید همه اینها رو برای دلخوشی من می گه . مامان و بابا هم خوشبین هستن . بابا می گه غصه نخور مطمئنم قبول میشی !  و من فقط از خدا می خوام چیزی رو که به صلاحمه برای پیش بیاره . راستش بلاتکلیفی هم خیلی سخته و حالا خوشحالم که حداقل برای مدتی سرم گرم خواهد بود به کار . 

کاره هم کاملا به طور تصادفی پیدا شد و در واقع خودشون باهام تماس گرفتن که ما دنبال یه همچین شخصی هستیم برای یه پروژه کوتاه و من هم از خدا خواسته رفتم قرارداد بستم. بعد کار توی این شرکت جدید می تونم بگم توی دو تا از بزرگترین کمپانی های سوئدی کار کردم و این خودش خیلی کمک بزرگیه حداقل برای شناخت کمپانی ها و انتخاب نهایی کار ! چون همونطور که می دونید محیط کار روی روحیه آدم خیلی اثر می گذاره و خیلی خیلی مهمه . توی کمپانی قبلی که واقعا هر روز از خدام بود برم سر کار از بس محیطشو دوست داشتم. امیدوارم این یکی هم همونطور باشه.

چند روز پیش با میم رفتیم تمرین دوچرخه سواری . آخه مسیر خونه تا سر کار کوتاهه و با دوچرخه میشه 10 دقیقه ای رفت. راستش من از 7-8 سالگی تا حالا سوار دوچرخه نشدم و بکل همه چیز یادم رفته ! الان اصلا نمی تونم تعادلمو روی دوچرخه حفظ کنم و باید چند وقتی تمرین کنم .

کلا شرایط الان من خیلی سخته . درسم تموم شده و چند وقتیه دنبال کارم . تزمم معلق نگه داشتم تا کارم قطعی بشه . هی مصاحبه می ری هی نگرانی از نتیجه اش و حرص می خوری. نگرانی بابت ویزا و پول و تز و ... خدا رو صد هزار مرتبه شکر که میم توی این راه سخت همراهمه و تنهام نمی گذاره وگرنه خیلی سخت تر می گذشت .


پ ن :  راستی اخیرا فیلم فرش ایرانی رو دیدم ... اگه کار پیدا کنم و خونه بخرم دوست دارم یه فرش خوشگل ایرانی از ایران بیارم و یه عالمه صنایع دستی و ... باور می کنید وقتی چشمم به خونه های کاهگلی و روستایی و کلون های در و اینجور چیزها می افته چقدر هوای ایرانو می کنم ؟ دوست دارم فقط یه هفته بیام ایران برم تو دل در و دهات ! 

نظرات 9 + ارسال نظر
وحید سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 01:41 ق.ظ http://bealive.blogfa.com

ممنون از وقتی که گذاشتید و به سوالات جواب دادید.

بابت کار جدید تبریک میگم. باید سپاسگزار خداوند باشیم بخاطر فرصت هایی که در اختیارمون می زاره تا هر چه بیشتر کامل بشیم و خودمون رو بیشتر بشناسیم.
بدست آوردن با تلاش امکان پذیره پس تا می تونید تلاش کنید.
شاد باشید.

خواهش می کنم کار امیدوارم تونسته باشم کمکتون کنم .

مرسی بابت تبریکتون . امیدوارم که تلاشم نتیجه بده و کار دلخواهمو زود زود پیدا کنم . مرسی که بهم سر می زنید

بی نام سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 05:51 ق.ظ http://koudakane.blogsky.com/

تبریک میگم...
من بیکارم و میفهمم بیکاری چقدر بده!

خوب راستش من چندان هم بیکار نبودم گرفتار تز و چند تا پروژه و ... بودم اما کار جدی هم نداشتم و دوست داشتم برگردم تو محیط کار که خوشبختانه همینطورم شد . امیدوارم همه موفق باشن و به هدفهاشون برسن

سوری سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 04:24 ب.ظ

وای من اصلا خونه کاهگلی خوشم نمیاد...
تبریکککککککککککککک....ایشالله همچی خوب پیش بره...

چرا خوبه که ! نه اینکه بری توش زندگی کنی ها ! واسه چند روز که بری تو دل طبیعت .
قربونت برم سوری جونم . ایشالا که همه چیز برای تو هم خوب پیش بره خانوم گل

رها سه‌شنبه 13 فروردین 1392 ساعت 07:52 ب.ظ

چه خوب! ایشالا مصاحبه هم عالی پیش میره... میم هم حتما ی چیزی می دونه که میگه درست میشه.

امیدوارم که به زودی خبرای خوبشو بشنوم ! نه بابا اونم همینطوری میگه که دل منو خوش کنه!

رها چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت 12:44 ق.ظ http://fair-eng.blogsky.com

راستی نگفتی داستان اون مچ میکر به کجا رسید!!

خوب شد یادم آوردی حتما می گذارمش روزای آینده

دختر توی آینه چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت 10:14 ق.ظ http://zehneshegeftangize.blogfa.com/

وقتی خوندم خیلی خوشحال شدم
ان شاالله که یه کار دائمی خوب پیدا کنی.و برا منم دعا من از وضعیت بد بیام بیرون.
قدر میم هم بدون البته وابستگی

قریونت برم عزیزم . مرسی برای انرژی مثبت و آرزوی خوبت . امیدوارم تو هم به همه ی آرزوهات برسی و هر چی خیر و صلاحته پیش بیاد

asal چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت 09:12 ب.ظ http://zendegiyeasal.blogfa.com

همیشه شاد و پر انرجی باشیی....وبلاگ خیلی نازه مرسی...

مرسی عسل جان

گلی دوشنبه 19 فروردین 1392 ساعت 01:53 ق.ظ http://golidiary.blogsky.com/

مبارکه بابت کار جدیدت..
چقدر خوب که میم همدم و همراهت هست..چقدر کم ازش می نویسی.

مرسی عزیزم . آره میم خیلی بچه خوبیه . واقعا خیلی هوامو داره . چشم سعی می کنم از این به بعد بیشتر ازش بنویسم اما گاهی واقعا نمی دونم چی باید ازش بنویسم

آناهیتا دوشنبه 19 فروردین 1392 ساعت 08:37 ب.ظ

من فرش خیلی دوس ندارم, اما عاااشق صنایع دستی ام, و یشتر دوس دارم خودم یاد بگیرم درست کردنشونو. فک کن خونه ت پر چیزایی باشه که خودت درست کردی

منم صنایع دستی خیلی دوست دارم . بیام ایران حتما یه عالمه می خرم بار می کنم میارم اون هنر درست کردنشو که من ندارم باید بخرم همش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد