وای بر من !

چقدر دردناکه وقتی نزدیک ترین عضو خانوادت درکت نمی کنه ! این روزا حس و جال خوبی ندارم . چهار کلمه صحبت با مامان باعث شد برگردم به گذشته ها ... به روزهای تلخ ... بیست و چند سال مطابق میلش زندگی کردم ، حالا که اومدم اینجا هم ول کن نیست . گاهی واقعا نمی فهممش . جالبه که تهدید هم می کنه ، تهدید توخالی ... می گه برات دیگه پول نمی فرستم ! من هیچی نگفتم ... نه اینکه برام مهم باشه که پول بفرسته یا نه چون به زودی دیگه اصلا نیازی بهش نیست و خودم ایشالا مشغول کار می شم اما ... 

مامانم این روزا گیر ازدواج کردن منه ! مامان مهندس بنده بعد ۵۰ سال سن رفته پیش فالگیر ! جالبه که تا وقتی ایران بودم خودش اصلا به این چیزا اعتقاد نداشت و حرفشم کسی می زد اصلا تحویل نمی گرفت . خلاصه رفته واسه تفریح پیش فالگیر ، فالگیره بهش گفته دخترت به زودی ازدواج می کنه ! اون لحظه که اینو گفت تو دلم بهش خندیدم ، گفتم تو چقدر دلت می خواسته اینو از فالگیر بشنوی که اونم بهت گفته ! این فالگیرا روانشناسن یه جورایی انگار . اگه چیزیو که می خوای بشنوی بهت نگن که پول بهشون نمی دن  و کار و بارشون سکه نمی شه . منم نامردی نکردم بهش گفتم جمع کن این بساطو من اهل ازدواج نیستم فعلا . دارم با مجردیم حال می کنم و هیچ لزومی هم نمی بینم ازدواج کنم . اتفاقا چند تا پیشنهاد هم شده بود که اصلا جوابم ندادم !‌ من آدمی نیستم که بتونم برم زیر سلطه مرد ایرانی اونم بعد از اینکه اینهمه آزادی اینجا دیدم . دارم از زندگیم و آزادیم لذت می برم . دارم اونطور زندگی می کنم که همیشه می خواستم . مگه چقدر عمر می کنم که بخوام مطابق میل مامانم زندگی کنم .


مامانم مثلا مهندسه ، مثلا سالها دانشگاه رفته و درس خونده اما رسما تو ۱۰۰ سال پیش زندگی میکنه . یه سری حرفا و کارایی که می زنه واقعا منو شکه می کنه و باورم نمیشه این مامانه منه . مامانم همیشه تو نظرم کلی عاقل می یومد ....


می خوام آزاد باشم ... زندگی آزادی داشته باشم ... شوهر هم نمی خوام ... من دارم تو سوئد زندگی می کنم و می خوام مطابق رسم و رسومات اینا زندگی کنم ... حس می کنم از فرهنگ ایرانیا متنفرم ... تنم از خیلی چیزایی که تو ایران دیدم و می دونم زن ها حالا حالا باید تحمل کنن می لرزه ... شاید خیلی ها فکر کنن من چقدر خودباخته هستم که این حرفها رو می زنم اما من حالا که ایران نیستم و آزادی ها و فرهنگ و آداب و رسوم سوئدی ها رو دیدم تازه دارم درک می کنم که ما چقدر عقبیم چون یه جورایی از بیرون دارم به اون جامعه نگاه می کنم ... تو خیلی چیزا ... 


این روزها واسه همین دلم خیلی گرفته ... وقتی مادر آدم طرز فکرش کیلومترها باهات فاصله داره از بقیه چه انتظاری میشه داشت ؟‌ 

کلا تو حال خوبی این پست رو ننوشتم یاد حرفای مامانم می افتم و اعصابم داغون میشه 


نظرات 16 + ارسال نظر
(س م ح) چهارشنبه 13 دی 1391 ساعت 11:07 ب.ظ http://gitare.blogsky.com

جالبه چون همین حسی که نسبت به پسرای ایرانی داری منم بعد از یه مدت دوستی با دوست دختر آلمانیم، به دخترای ایرانی داشتم و به حاضر نبودم با یه دختر ایرانی ازدواج کنم. چون بنظرم امکان نداشت یه دختر ایرانی که انسان کامل باشه رو پیدا فکر میکردم یجورایی همشون کمبود دارن من که ملاکم برای ازدواج ربطی به مسائل مادیو جنسی نداشت با این شرایط ترجیح میدادم اصلا ازدواج نکنم.

به هر حال دختر ایرانی رو نمی شه با خارجی مقایسه کرد . دخترای ایرانی حتی تو بازترین خانواده ها هم با محدودیت هایی بزرگ می شن و بعد ها همین محدودیت ها میشه عقده و یه جایی خودشو نشون میده . در ضمن اینم اضافه کنم که هیچ وقت نمیشه کسی رو پیدا کنین که کامل کامل باشه! بلخره هر کسی ممکنه به نقاط ضعفی داشته باشه . تا منظور شما از کامل چی باش ؟!
منم علاقه ی چندانی به ازدواج با پسرای ایرانی ندارم ... چراشم که خیلی مفصله ، اینجا جاش نیست

رز پنج‌شنبه 14 دی 1391 ساعت 02:16 ق.ظ http://mydailynotes.blogsky.com

"دارم از زندگیم و آزادیم لذت می برم . دارم اونطور زندگی می کنم که همیشه می خواستم . مگه چقدر عمر می کنم که بخوام مطابق میل مامانم زندگی کنم ."
چقد فهمیدمت آیدا،چقد شبیه منی!و چقد حس بدیه!
راجبه جوابت به کامنت پایین هم دقیقا منم علاقه ای به ازدواج با پسر ایرانی ندارم!

چه خوب که حداقل تو درک می کنی

سعید پنج‌شنبه 14 دی 1391 ساعت 04:39 ب.ظ http://nemidunam23.blogsky.com/

راس میگه خووو..
بعدش میترشی رو دستش میمونی

شما نگران ترشیده شدن منی جدا ؟

سوری پنج‌شنبه 14 دی 1391 ساعت 06:23 ب.ظ

وای گفتی من تو ایرانم ولی از طرز فکر پسرای ایرانی متنفرم..ازشون متنفرم با این طرز فکر و با نگاهاشون..
کلا منم دوست ندارم ازدواج کنم..چون از مرد ایرانی متنفرم..و اینو حالی خانواده کردم...که اصلا قصد ازدواج ندارم مگر فردی پیدا بشه مث خودم فکر کنه...
خوبه که داری استقلال پیدا میکنی...هرچند خانواده ام همیشه به حرفام اهمیت دادن و هیچ وقت منو مجبور نکردن کاری که دوست ندارم انجام بدم ولی گاهی حرفشو میزنن ولی کیه گوش بده

باورت که میشه اینجا پسرا خودشون هر کاری میکنن اما بعد به دوست دخترشون گیر میدن...تازه دنبال کسی ان که قبلا با کسی نبوده

کلا من که از پسر ایرانی نا امیدم...
اون روشن فکراشم از اون ور بوم افتادن...به هیچی اعتقاد ندارن...
یعنی تعادل ندارن...

نمی دونم چرا این روزا همه ازدواج زده شدیم !
منم ازشون ناامیدم !

(س م ح) پنج‌شنبه 14 دی 1391 ساعت 07:50 ب.ظ http://gitare.blogsky.com

دخترای محترم!
من نمیخوام از رفتار پسرای ایرانی دفاع کنم ولی فکر نکنین کار خودتون خیلی درسته!
نمونش خود من که تصمیم گرفتم نگرشمو تغییر بدم و برام رابطه های قبل از منِ دوستم مهم نباشه.
ولی دختر ایرانی با دختر اروپایی فرق میکنه من یه دختر ایرانیو علاوه بر این که میدونستم قبل از من با یکی دیگه بود میخواستم با کلیم ادعای روشن فکری.
ولی اون خودش نمیتونست با این قضیه کنار بیاد شما دخترای ایرانی نمیتونین درک کنین یه رابطه ای که تموم میشه دیگه تموم شده فکر کردن نداره همیشه خودتونو درگیرش میکنین پس اول خودتو درست کنین بعد انتظار داشته باشین برا پرا هم مهم نباشه. وقتی دیدم اینجوریه باهاش کات کردم حالا که من بیخیال شدم اون مارو ول نمیکرد. و احتمالا اگه با یکی دیگه دوباره شروع کنه همیشه به فکر منه و همینجوری الی آخر خلاصه این دختر ایرانی سیستمی داره واسه خودش. اینم یه مطلب که در این رابطه نوشتم:

http://gitare.blogsky.com/1391/08/29/post-230/

موفقو موید باشید

مطلبتو خوندم ... باهاش موافق نیستم . اولا که همه دخترای ایرانی مثل هم نیستن ... موافقم که کل جامعه بد شده . دختر و اصولا زن ایرانی تو جامعه امنیت نداره . جامعه ی ایران برای حقوق و آزادی زن هیچ ارزشی قایل نیست خوب خیلی دخترها هم با مهریه بالا می خوان برای خودشون امنیت بخرن هر چند بنظر من اشتباه می کنن و مرد اگه بد باشه با هیچ راهی نمی شه از خر شیطون پیادش کرد .
اتفاقا اگر نظر منو بپرسی دخترهای اروپایی خیلی با اون چیزی که تو نوشتی متفاوتن . اینا چه دختر چه پسر تا موقعی تو یه رابطه می مونن که ازش لذت ببرن ، اگه به هر دلیلی توی اون رابطه مشکلی پیدا بشه خیلی راحت اون رابطه رو می بوسن و می زارن کنار ! خیلی راحت خانوادشونو ترک می کنن و می رن با یکی دیگه ! واسه همینم درصد طلاق اینقدر بالاست
باز حداقل خیلی از ایرانی ها کلا به خانه و خانواده وفادارترن و چند تا بچه ی قد ونیم قدو بخاطر یه مرد یا زن دیگه رها نمی کنن !
این بحث خیلی مفصله ... بقیش باشه بعدا تو یه پست جدا

دختر توی آینه جمعه 15 دی 1391 ساعت 12:19 ق.ظ http://zehneshegeftangize.blogfa.com/

میدونستین خیلی کلی دارین حرف میزنین از چی پسر ایرونی یا دختر ایرونی بدتون میاد.اول اینو روشن کنین
البته این نظر منه در هر صورت من یه دختر ترشیده ته ته ته یه شهر کوچیک تو ایرانم که با مجردیمم حال میکنم و اهل هیچ رابطه ای هم نوده و نیستم

چراش خیلی مفصله و مطلب جداگانه می طلبه

حاج علی جمعه 15 دی 1391 ساعت 09:55 ق.ظ http://s-minimal.blogsky.com

یه قانونی هست که میگه مامانای ما واسه فرزندان مردم، همیشه روشنفکر ترین و مدرن ترین و منطقی ترین مادرا هستن ولی به ما که میرسه انگار از 120 سال پیش اومدن...پسر و دخترم نداره هاااا...قانونه اصن...

دقیقا ! مامان من که .... شایدم از نگرانیه زیادشونه !

سوری جمعه 15 دی 1391 ساعت 11:39 ق.ظ http://baghban-kochak.mihanblog.com/

به نظرم آقای س با یک دختر در مورد دخترای ایرانی نتیجه گرفته!!!

سمیه-تهران نوشت جمعه 15 دی 1391 ساعت 01:04 ب.ظ http://tehrannevesht.blogsky.com

هالیدی همون تعطیلاته یا تعطیلات همون هالیدی !!!
من شعبه پاسداران رفتم می دونم سید خندان هم شعبه داره جاهای دیگه هم داره اما نمی دونم دقیق مجاست توی اینترنت سرچ کنی آدرس شعبه های دیگه رو هم میده بهت

مرسی سمیه جان

afarin جمعه 15 دی 1391 ساعت 05:48 ب.ظ http://safarnamehalman.persianblog.com

salam aida jun mersi keh weblogam ro khundi o peigham gozashti. azizam moshakhase keh tu halekhubi in matlab ro naneveshti chon hamechi be in siahi keh to migi nist. man ham kharej az iran zendegi mikonam man ham dokhtare azadi budam ama ba ezdevaj hich kodum az un balaha keh to fekr mikoni saram nayumad bar aks yek seri gheido bandha az dasto pam baz shod.
ezdevaj ye seri masuliat be gardanet mindaze va dar avaz ye seri ehsase taze behet mide. ezdevaj ye seri taaho ijad mikoneh va ye alame eshgh. az mojaradit lezat bebar ama be ezdevaj ham inghadr siah negah nakonhameye mardaye irani mesle ham nistan hameye khanumaye irani ham khosusiate yek jur nadaran azizam omidvaram alan arumtar bashi
khosh o salamat bashi

مرسی آره زیاد حال خوبی نداشتم که این مطلب رو نوشتم و قبول دارم که هم آدم بد هست هم آدم خوب ... اما خوب من هنوزم معتقدم مردهای ایرانی چون با یه طرز فکر خاص بزرگ می شن خواهی نخواهی فکر می کنن از زنا برترن ، ناخوداگاه ما این تفکر رو خیلی جاها می بینیم حتی اگه خانوادمون اصلا اینطوری نباشه ، تو مدرسه ، تو تلویزیون ... من با این مسئله و خیلی مسائل شبیهش مشکل دارم .
مرسی که بهم سر زدی

(س م ح) جمعه 15 دی 1391 ساعت 06:27 ب.ظ http://gitare.blogsky.com

چه خبره اینجا
نخیر سوری خانوم من با یه دختر به این نتیجه نرسیدم.
در مورد حواب آیدا هم اصلا اینطوری نیست. جدا شدن زنو شوهر اصلا به معنی رها کردن بچه ها نیست.
و اگه خوب دقت کنی میبینی اینکه خیلی خوبه
بنظر تو بچه زیر دست پدر مادر(که حالا تنی یا ناتنی) که دارای سلامت روان هستند بزرگ بشه بهتر بار میاد؟ یا پدر مادری که همدیگرو دوست ندارن و مشکل دارن با همدیگه و بخاطر بچه دارن همو تحمل میکنن؟
تو یه خونه خالی از عشق که همش دعوا باشه بهتر بچه تربیت میشه یا حداقل زیر دست یکی از والدین توی خونه خالی از تنش؟
اینجوری بچه از همون بچگی یاد میگیره که پدر مادرش همیشه پدر مادرش باقی می مونن ولی ممکنه اونا باهم نتونن باقی بمونن و این حق مسلم اوناست بچه باید اینو درک کنه.
درثانی همیشه هم اینطور نیست ممکنه خیلی از ازدواج ها موندگار بشه و به جدایی منجر نشه.

خوب حداقل تو سوئد که من آمارشو دارم طلاق خیلی زیاده ! قبول دارم که اگه پدر مادر نمی تونن بسازن بهتره جدا شن ولی نه به سادگی ... به هر حال پدر مادرم نمی تونن به سادگی بگن نمی سازیم و برن طلاق ... وقتی بچه دارن در قبال اون بچه مسئولن و برای اون بچه هم که شده باید سعی کنن که مشکلاتشو حل کنن . اینجا اینکارو نمی کنن . خیلی راحت جدا می شن و معتقدن که مگه چقدر زندگی می کنیم که بخوایم یکی رو تحمل کنیم که ازش لذت نمی بریم . اما من این تفکر رو قبول ندارم ، بچه های طلاق خیلی ضربه می خورن ... اوائل طلاق که همش امیدوارن پدر یا مادرشون برگرده و آشتی کنه .... حالا بحث ما از اول طلاق نبودااا مشکل ما سر ازدواج با دختر یا پسر ایرانی بود و اینکه چرا همه ازدواج زده شدن !

دختر توی آینه جمعه 15 دی 1391 ساعت 10:23 ب.ظ http://zehneshegeftangize.blogfa.com/

اره منم دوست دارم راجع بهش بحث بشه چون حالا حالا ها توانایی خروج از ایران و دیدن این تفاوتها رو ندارم

افسانه جمعه 15 دی 1391 ساعت 10:32 ب.ظ http://gtale.blogsky.com


گُفتــــــــ :مَـــرا فَــرامــوش کُـن اَمّـــا نَــدانستـــــ
کـہ
اَصــلـاً اَرزش ِ بـہ یــاد مـــانـدَن رآ نَــداشتـــــــ


fotros شنبه 16 دی 1391 ساعت 03:35 ب.ظ http://fotros2.blogsky.com

خیلی وقته پنبه گذاشتم تو گوشم . تازگی هم می خوام چشمامو ببندم . خیلی خوبه . امتحان کن پشیمون نمی شی.

این هم روشیه برای خودش ...

فروردین دُخت یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 03:21 ب.ظ http://hamin-havaali.blogfa.com/

آیدا چقدر فکرات شبیه منه!!
متنفــــــــرم از مردای هیز ایرانی با اون طرز فکرشون که برای دوس دختراشون اروپایی فکر میکنن و برای زنشون مثل آدمای قجری....
راستی میتونم بپرسم چند سالته و چی میخونی؟
تاریخ تولدت رو بگی البته بهتره چون من دوس دارم تاریخ تولد دوستامو داشته باشم و بهشون تبریک بگم...

برات تو وبلاگت پیام گذاشتم عزیزم
آره مردای ایرانی خوب جدیدا خیلی کمیاب شدن متاسفانه

فروردین دُخت یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 03:22 ب.ظ http://hamin-havaali.blogfa.com/

البته منظورم همه ی مردا نبود ولی دیگه ما که میدونیم تعداد اینجور آقایون تو ایران چقدر زیاده و چقدر برامون ایجاد مزاحمت میکنن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد