کم کم تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت
اینکه عشق تکیه کردن نیست
و رفاقت، اطمینان خاطر
و یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستند
و هدیه ها، عهد و پیمان معنی نمیدهند
و شکستهایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
و یاد میگیری که همه ی راههایت را هم امروز بسازی
که خاک فردا برای خیال ها مطمئن نیست
و آینده امکانی برای سقوط به میانه ی نزاع در خود دارد
کم کم یاد میگیری
که حتی نور خورشید میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
بعد باغ خود را میکاری و روحت را زینت میدهی
به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد
و یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم هستی
که خیلی میارزی
و میآموزی و میآموزی
با هر خداحافظی
یاد میگیری که خیلی میارزی...
خورخه لوئیس بورخس
سلام آیدا جان![](http://www.blogsky.com/images/smileys/027.gif)
مطلبت خیلی زیبا بود , خوشم اومد .
طرف چه اسم قشنگی هم داشته
مرسی که به وبم سر زدی !!! من آپم ...
.
فعلا
یه نویسنده نسبتا معروفه ! من کتاب زیاد می خونم
عالی بود
بسی لذت بردیم
احسنت ...